مدیر دوست داشتنی
از آنجا که باورها و ارزش ها ریشه در برداشت ما از خود، اجتماع و دنیایی دارد که در آن زندگی می کنیم همواره این باورها به صورت فیلترهای ادراکی عمل می کنند که فقط پذیرای پدیده هائی اند که به مذاق ما خوش می آیند و با ارزش های ما همسازی دارند. از همین رو گاه باورهای منفی نه تنها دنیای ما را محدود می سازد و امکان انتخاب درست را از ما سلب می کند بلکه ما را از پرداختن به اندیشه های نو، خلاق و مفید باز می دارند و این احتمال وجود دارد که شخص تا حد افراد بی صلاحیت نزول کند. باورها و ارزش ها اکتسابی اند و در بستر فراز و نشیب های زندگی شکل گرفته ، تغییر یافته و تکامل می یابند و در نهایت زیربنای الگوی رفتاری فردی و اجتماعی را شکل می دهند. از این رو انسانها برای شناخت یکدیگر باید از ارزش ها و باورهای هم مطلع شوند تا زمینه تفاهم برای انجام کار مشترک فراهم آید. در این راستا برای نیل به این هدف به نکاتی چند می پردازیم که نه تنها توفیق بیشتر در عرصه فعالیت های اقتصادی را نصیب مدیران می کند بلکه آنها را در حیطه فعالیت خود دوست داشتنی و قابل اعتماد می نماید:
▪ انگیزه دادن به کارکنان : شیوه هایی را به کارکنان خود پیشنهاد نمائید که در پروسه انجام کار آموزش بینند و مهارت های لازم را کسب کنند. علائق و اهداف شغلی آنها را بشناسید و فرصت های لازم را برای نیل به این هدف فراهم کنید. تمایلات و عوامل جذب کننده کارکنان خود را شناخته و مورد بررسی قرار دهید. بجای پرداختن به این موضوع که چه عواملی ایجاد انگیزه در کارکنان شما می کند، مستقیماً آنها را مخاطب قرار داده و سئوال کنید “انتظارات آنها از کاری که انجام می دهند چیست ؟” “پیشنهادات آنها برای تکامل کارشان کدامند؟” سپس برداشت و تصورات خود را در این مورد بررسی و تجزیه و تحلیل نمائید. به آینده کارمندان خود علاقه نشان دهید و روش هایی را در پروسه کار اعمال کنید که تحرک بیشتر در وضعیت و موقعیت آنها به وجود آورد. روش هایی که شرایط مناسب برای آموزش و کسب مهارت در زمینه های جدید را برای آنها فراهم کند. کارکنان خود را از موضوعاتی که با آن مواجه اند مطلع نمائید و شرایطی ایجاد کنید که به اطلاعات مفید برای ارتقاء کیفیت کار خود دسترسی داشته باشند.
▪ حمایت از اعمال و پیشنهادات درست کارکنان : به پیشنهادات سازنده و انتقادات صحیح کارکنان خود در حیطه فعالیت مشترک اهمیت دهید و با ایجاد تغییرات مناسب در شرایط کاری اعتمادشان را جلب نمائید. در روابط کاری از به کاربردن کلمات با بار “مطلق ” جداً پرهیز نمائید و با شناخت و احترام به باورها و ارزش های مورد قبول کارکنان خود زمینه شکوفایی خلاقیت های آنها را در حیطه کار فراهم آورید. به جای واژه “من ” از واژه “ما” در روابط خود با دیگران بهره بگیرید. اجازه ندهید شیوه برخورد توأم با منییت در کار اثر گذاشته و مانع انجام آن گردد. همواره به عنوان عضوی برابر و همسان در کارها شرکت کنید و در عمل نشان دهید که برای نیل به اهداف مشترک همواره در کنار کارکنان خود حضور فکری و فیزیکی دارید. با خونسردی و ملایمت مدیریت نمائید. در مورد عقاید و باورهای کارکنان خود فردی قضاوت نکنید. برای نمونه چنانچه یکی از کارکنان اشتباه می کند یا پیشنهادات نادرستی را ارائه می دهد به جای انتقاد فردی نظر دیگر کارکنان را درحضور آن کارمند جویا شوید.
به عقاید آندسته از کارکنان خود که انرژی مثبت دارند و با منفی گرایی برخورد می کنند اهمیت دهید و سایرین را هم تشویق به این عمل ارزشمند کنید. به منظور ایجاد ارتباط صمیمانه با کارکنان خود در موقع توضیح اهداف و استراتژی سازمان به جای واژه “شما” از واژه “ما” استفاده نمائید. بیان کلماتی مانند “شرکت ما” ، “سرنوشت کاری ما” ، “موفقیت ما” و “مشتریان ما” در کارکنان شما اعتماد و انگیزه تعلق به سرنوشت سازمان را شکل می دهد، به گونه ای که آنها نیز خود را در موفقیت و ناملایمات سازمان سهیم می دانند و آنچه را که در توان دارند در جهت رشد و ارتقاء سازمان به کار خواهند گرفت . همواره شنونده خوبی باشید، مدیران موفق و لایق هرگز با توسل به شعار و سخنرانی های جذاب اهداف سازمان خود را برای دیگران توضیح نمی دهند. آنها با گوش دادن به حرف و پیشنهادات سایرین موضوعات را تجزیه و تحلیل و جمع بندی می نمایند و این فرصت را فراهم می کنند تا کارکنان در اتخاذ تصمیمات خود را سهیم بدانند. گشاده رویی و خونسردی نیز از خصایص برجسته و نیک مدیران کاردان است ، در برخورد با مشکلات و کارکنان با رویی گشاده مسائل را حل و فصل نمائید. به نیازهای مادی و فکری کارکنان خود بیندیشید، و در صورت امکان تأمین نیازهای آنها را مقدم بر نیازهای شخصی خود قرار دهید.
بدون دیدگاه