يك سازمان داراي طبقهبنديهاي اداري، چارتهاي سازماني، قسمتهاي مختلف و اهداف و خطيمشيها، دستورالعملها و بسياري موارد ديگر است. كه مسلماً براي مشتريان بزرگي سازمان وقسمت هاي مختلف آن اهميت ندارد بلكه ميخواهند كسي مشكلاتشان را حل نمايد. سازمان مشتري مدار سازماني است كه هدف آن پيشگرفتن درخواستهاي مشتريان در مسائلي كه بيشترين ارزش را براي آنها داراست ميباشد و رضايت مشتري را سرمايه خود و ضامن برگشت سرمايه سازمان ميدانند. ارائه خدمات به مشتري همواره سرلوحه تفكرات و برنامهريزيها ميباشد و در زندگي و مشكلات موجود براي كسانيكه مسئول راضي نگه داشتن مشتري هستند تغيير و بهبود حاصل مينمايند .
و سازماني كه نتايج عملكرد آن براساس انتظارات و خواست هاي مشتريان سنجيده ميشود. ملاك واقعي ارزش يك شركت از نظر جامعه و صاحبان آن رضايت مشتري است و بدون اين هيچ كسب و كاري نميتواند ادامه حيات داده و ايجاد شغل نموده و يا زندگي كساني را كه در آن كار كرده و به مردم خدمت ارائه ميدهند تأمين نمايد.يك سازمان مشتري مدار بدون ايجاد ارتباط مناسب با مشتريان خود نميتواند موفقيتي حاصل كند و در دنياي امروز كه دنياي كيفيت محور مشتري مدار است، مشتري هدف كار و مشتري گرايي زيربناي كليه فعاليتهاي تجاري و اقتصادي خواهد بود. در اين راستا جذب كاركنان مشتري مدار كه ويژگيهاي بارز ارتباطات انساني را در رفتار خود لحاظ كرده باشند ضروري است.
ويژه گيهاي سازمان هاي مشتري مدار– هر عضوي از آن مفهوم مشتري مداري و رضايت مشتري را بخوبي درك كرده باشد – به طور صحيح عمل نمايد- مفهوم خدمات را به طور جامع درك كرده باشد- شكايت و اشكالات وارده را بطور دقيق و در اسرع وقت رفع كند-آموزش و فراگيري مستمر موجب رشد ميشود و كاركنان را تبديل به منابع رقابتي ميكند.
ارتقاء و ايجاد توانمندي اگر با ابتكار و ابداع همراه شود سرمايه لايتناهي در سازمان به وجود ميآورد كه در صورت تغييرات سريع سازمان دچار بحران نخواهد شد. انعطاف پذيري براي هرگونه تغيير در واقع نوعي تخصصيشدن فعاليتها است كه موجب بقاي سازمان و رضايت مشتري ميشود.
مدير مشتري مدار – ارتباطات مؤثر بين كاركنان ضامن كيفيت مطلوب است، عموماً براي اجراي يك پروژه تقسيم وظايف مقدم بر ايجاد ارتباطات مؤثر بين افراد قرار ميگيرد در نتيجه روابط بطور نامطلوب گسترش يافته ، اشتباهات بروز و نهايتاً اهداف اصلي گم خواهند شد. بنابراين بايد قبل از شروع هر پروژه كاركنان را نسبت به اهميت روابط متقابل در انجام وظايف و مسئوليتمحوله، براي حصول نتيجه مورد انتظار آگاه ساخت. بدين ترتيب است كه هركسي متوجه نقش و تأثير فعاليتهاي خود بر كار سايرين شده و ميتوان با تغيير كانون توجه افراد از عملكرد انفرادي به كار گروهي توقعات كارفرما را ارضاء و همه افراد را برنده تلقي نمود. آگاه سازي كاركنان از وظايف يك مدير مشتري مدار ميباشد. پيش ازاين خصوصيات يك سازمان مشتري مدار مورد بررسي قرار گرفته است. بطور كلي يك مدير كه به اصول يك سازمان مشتري مدار معتقد باشد و داراي صبر فراوان، تواضع، انتقادپذيري، آراستگي، راستگويي و صداقت، مطلع از خدمات سازمان و شنونده و پاسخ دهنده خوب جهت مشكلات مشتريان و … را ميتوان يك مدير مشتري مدار محسوب كرد.
مديران هر سازمان از هستههاي اصلي آن محسوب شده و بايد خصوصيات و ويژگيهاي مشتري مداري را در خود تقويت نمايند.
ويژگي هاي مديران مشتري مدار – مشتري را ميشناسند- در سازمان جهت مشتري ايجاد اهميت ميكنند- به مشتري خدمت ميكنند- براي مردم احترام قائلند- در مردم احساس برنده شدن ايجاد ميكنند- در مورد مردم مانع اظهارات مخرب ميشوند- ظرفيت انتقادپذيري سازمان را افزايش ميدهند- مردم را از ارائه انتقاد سازنده منع نميكنند- به انتقاد سازنده مردم به موقع پاسخ ميدهند- تمايل به قبول اشتباه دارند.
كاركنان مشتري مدار– مديران مشتري مدار بدون كاركنان مشتري مدار موفق نخواهند بود وكاركناني كه ويژگي هاي ذيل را داشته باشند در زمره كاركنان مشتري مدار قرار دارند :
مردم دارند ومردم را دوست دارند- هميشه جانب مشتري را مي گيرند- به سوالات مشتري پاسخ مناسب مي دهند- به حرف هاي مشتري خوب گوش مي دهند- شيك پوش وخوش صحبت هستند- ظاهروباطني آراسته و وارسته دارند- خود را به جاي مشتري قرار مي دهند- بيشتر به فكر ارايه خدمات هستند تا سود شخصي- هميشه بيشتر از حد انتظار مشتري برايشان كار مي كنند- با مشتري همانند ميهمان خود رفتار مي نمايند-رفتار آنها نشانگر اين است كه مردم ومشتريان را در اولويت قرارمي دهند .
با چنين ديدگاهي كاركنان مشتري مدار، مديران مشتري مدار و سازمان مشتري مداري پيوستاري از خدمت به مشتري هستند به طوري كه اگرهر كدام وظيفه و مسوليت خود را نسبت به مشتري به درستي انجام ندهند فرآيند خدمت لطمه مي خورد و به كاهش رضايت مشتريان مي انجامد.
بدون دیدگاه