يكي از پژوهشگران مديريت استراتژيک، در مقالهاي تحت عنوان«هفت خطاي مرگبار استراتژيک» به بيان خطاها و مشکلات رايج در زمينه اجراي استراتژي ميپردازد:
خطاي مرگبار شماره ۱- استراتژي ارزش اجرا ندارد.
استراتژيي ارزش اجرا کردن را دارد که قدرت الهامدهي داشته باشد و به کارکنان کمک کند تا دريابند وظايفشان چگونه با استراتژي مرتبط ميشود، به عنوان راهنمائي براي اولويت بندي تصميمات بکار رود و در کارکنان براي تسهيل ارتباطات ايجاد بصيرت نمايد.
خطاي مرگبار شماره ۲- کارکنان در مورد اينکه استراتژي چگونه اجرا خواهد شد روشن نيستند.
در اين مورد تعدادي موضوع مهم هستند که بايد در ابتدا مشخص شوند. اين موضوعات عبارتند از:
اولويتها: اولويتهاي شما چيست؟
جدول زماني: اجراي استراتژي با چه سرعتي بايد پيش برود.
تأثيرات: استراتژي، چه تأثيري بر فعاليتهاي شما ميگذارد.
مشارکت: چه کساني بايستي مشارکت داشته باشند و در چه زماني.
مخاطرات: مخاطراتي که مانع اجراي استراتژي هستند را شناسايي و آنها را کاهش دهيد.
خطاي مرگبار شماره ۳- مشتريان و کارکنان، استراتژيها را به طور کامل در نيافتهاند.
برنامه اجراي استراتژي بايد شامل يک برنامه ارتباطات باشد که مشخص کند به چه افرادي و تا چه اندازه بايد در مورد استراتژي توضيح داده شود.
خطاي مرگبار شماره ۴ – مسئوليت اشخاص در زمينه اجراي تغييرات نامشخص است.
کارکنان بايد به منظور اجراي استراتژي کاملاً تفهيم شده و مسئوليتهاي خاص هر يک به آنان واگذار شود. هر چه تعداد افرادي که بطور مستقيم در فرايند اجرا مشارکت داده ميشوند بيشتر باشد بهتر است.
خطاي مرگبار ۵- مدير عامل و مديران ارشد به هنگام شروع اجرا، از صحنه خارج ميشوند.
غالباً، سطح علاقه مديران ارشد پس از تدوين استراتژي و توافق بر آن کاهش مييابد. اگر کارکنان احساس کنند که مديريت ارشد کاملاً نسبت به استراتژي متعهد نيستند علاقه آنان نيز کاهش مييابد.
خطاي مرگبار ۶- عدم تشخيص موانع
برنامهها هيچگاه دقيقاً اجرا نميشوند. سازمانها در يک محيط پويا و متغير فعاليت ميکنند لذا حوادث پيش بيني نشده ممکن است در طول اجرا سر بر آورند. بايد اين موانع، تشخيص داده شوند و زماني که اين بحرانها و عدم اطمينانها به وقوع ميپيوندند، کارکنان بايد براي ايجاد راهحلهايي خلاقانه در جهت غلبه بر اين موانع تشويق شوند.
خطاي مرگبار ۷- فراموش کردن کسب و کار
يک مخاطره ديگر عبارت است از اين که تدوين و اجراي استراتژي تمام توجه مديران ارشد را به خود جلب نمايد و آنان فراموش کنند که کسب و کاري دارند که بايد به اداره آن بپردازند.
مرجع: ديويد، فردآر، مديريت استراتژيک، ترجمه:دکتر علي پارسائيان و دکتر سيد محمد اعرابي
منبع : http://www.drmirafzali.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=154;2010-
بدون دیدگاه