در سالهای اخیر که امکان پیشرفته تولید انبوه کالاها، زمینه افزایش عرضه کالا را نسبت به تقاضا فراهم نموده است، برای تولیدکنندگان در بازار فشرده رقابت چارهای جز جلب رضایت مشتری باقی نمانده است. افزون بر این، درجهانصنعتی امروز کیفیت اقتصاد رقابتی، فضای انحصاری گذشته را در حیطه تولید کالا و ارائه خدمات درهم شکسته است.
به گونهای که درعرصه فعالیتهای اقتصادی جهان نگرش مشتری مداری و کسب رضایت مشتری، یکی از اصول کسب وکار تلقی میشود و عدم توجه به این اصول احتمال، حذف شدن از صحنه بازار را در پی خواهد داشت، زیرا اگر کالا و خدمات، انتظارات مشتری را برآورده کند، در او احساس رضایت ایجاد میشود و با خرید مجدد خود و تشویق دیگران به خرید به بقای آن شرکت کمک می کند. از سوی دیگر در صورتی که کیفیت کالا یا ارائه خدمات سطح انتظارات مشتری را تأمیننکند،بهنارضایتی مشتری منجرخواهدشدوتداوم این عدم رضایت به “کاهش تولید”، “تبلیغمنفی” و سرانجام به “قطع فعالیت آنسازمان” میانجامد.
بیل گیتس مدیر شرکت مایکـروسافت در این ارتباط میگوید: “ناراضیترین مشتریان، مهمترین منبع عبرت و یادگیری برای یک سازمان محسوب می شوند”. از همین رو، کارشناسان بازاریابی بر این باورند که کسب رضایت مشتری از سه طریق به افزایش درآمد و سود شرکتهای خدماتی یا تولیدکننده کمک میکند: تکرار خرید مشتری، خرید کالای جدید و خرید کالا توسط مشتریان جدیدی که به علت تشویق مشتریان راضی به خرید کالا از آن سازمان راغب شده اند. به همین علت در کشورهای صنعتی برنامه ارتباط مستمر با مشتریان در سرلوحه تمام برنامههای بازاریابی عرضهکنندگان انواع کالا و خدمات قرار دارد و در این راستا هرگز به یک بار فروشبه مشتری رضایت نمیدهند. نکته مهم و قابل تأمل در فرایند ارتباط با مشتری این است که در صورت نارضایتی مشتری و رویگردانی وی از خرید مجدد کالا تمامی مکانیسم ها در جهت عکس عمل میکند، به گونه ای که برنامهریزی تولید را مختل مینماید و درآمد و سود عرضه کننده کالا را کاهش می دهد و ممکن است ورشکستگی تولیدکننده را در پی داشته باشد.
بررسیهای کارشناسان امور اقتصادی و بازاریابی بیانگر این واقعیت انکارناپذیر است که مشتریان ناراضی در انتقال احساس و تجربه خود به دیگران فعال تر و موفق تر عمل میکنند. یا میتوان چنین نتیجه گرفت که سود در تجارت، مستلزم مراجعه دوباره مشتری است، زیرا مشتریانی که به داشتن کالا یا خدمات شما مباهات میکنند، دوستانشان را هم به مصرف کالا یا خدمات شما تشویق می نمایند. از این رو، در مقوله بازاریابی، فرآیندجلب رضایت مشتری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای این منظور تمهیدات گوناگونی درنظر گرفته می شود که از آن جمله میتوان به “شناسایی انتظارات مشتری“، “طراحی کالا و خدمات براساس نیازها و انتظارات مشتری“، “بهبود در تولید و تسریع در تحویل و خدمات بعد از فروش“، “مدیریت بررسی انتظارات مشتری“، “سنجش رضایت مشتری و ایجاد مدیریت شکایت مشتریان” اشاره نمود. در ضمن برای کسب نتیجه مطلوب در چرخه بهبود رضایت مشتری، توجه به انتقادات و نیازهای مشتری، درک عمیق از آنچه که مشتری می خواهد زمینه ای را برای یک سازمان میسر می سازد تا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل راهکارهای مناسب را برای جلب رضایت مشتری پیدا کند و به اجرا گذارد. یکی از صاحبنظران علوم اقتصادی در مورد راهکارهای جلب رضایت مشتری اظهار میدارد: “اگر میخواهید در میدان تجارت و رقابت باقی بمانید، کالای متنوع عرضه کنید و به نحوه ارائه آن تنوع بخشید به گونه ای که کالای تولیدی یا خدمات شما از نظر کیفیت و ارائه با سایر رقبا فرق داشته باشد”. زیرا تجربه نشان داده است مشتریها به جایی مراجعه می کنند که خدمات و کالای آن متفاوت باشد. به عنوان نتیجهگیری میتوان مطرح نمود که همسو با تحولات بازارهای کشورهای صنعتی همه فعالان عرصه کسب و کار باید نگرش خود را متحول کنند. باید بدانیم که دیگر دوره صف کشیدن مشتریان برای خرید کالا در کشور ما نیز رو به پایان است. کسب و کار آینده در مسیر مشتری مداری و مشتری محوری خواهد بود. شاید زمان برای رسیدن به مشتری مداری دیر شده باشد ولی عرضه کنندگان و سازمانها باید بدانند که بازار رقابتی امروز در برابر عرضهکنندگان به خواست و نیاز مشتری، واکنش نشان میدهد و با خرید کالاها و خدمات رقیبان مشتری محور، زمینه حذف آنان را فراهم میآورد. از این رو، هدف هر تجارت باید دستیابی به مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلی باشد.
بدون دیدگاه