مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک روش منطقی و علمی برای اتخاذ تصمیمات بزرگ سازمانی است که متضمن تجربه و قضاوت شهودی است .
مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین ، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چند گانه جهت دستیابی به اهداف بلند مدت سازمانی می باشد .
فرایند مدیریت استراتژیک
1- تدوین و طراحی : تعیین ماموریت ، شناسایی نقاط قوت و ضعف ( عوامل درونی ) ، شناسایی فرصت ها و تهدید ها ( عوامل بیرونی ) ، تعیین اهداف بلند مدت ، تعیین استراتژی های گوناگون ، مشخص کردن مجموعه فعالیت های هر استراتژی ، شیوه تخصیص منابع برای هر استراتژی و یا فعالیت و تعیین فضا و منابع لازم برای آنها .
2- اجرای استراتژی : برای اجرای هر استراتژی ، لازم است هدف آن استراتژی مشخص گردد ( اهداف کوتاه مدت ) سیاست های اجرائی آن معلوم و سپس با ایجاد انگیزه ، اقدامات عملی آغاز گردد .
3- ارزیابی استراتژی : فرایند ارزیابی به طور مستمر و با توجه به شرایط درونی و بیرونی از یک طرف و عملکرد های جاری و مقایسه آن با عملکرد مطلوب از طرف دیگر ، بازخوردهای لازم را ارئه و اصطلاحات را در عملکرد برای دستیابی به هدف کوتاه مدت ( استراتژی ) که معمولا سالانه در نظر گرفته می شود اعمال می گرداند .
مدیریت استراتژی با این پرسش کلی آغاز می گردد : کار اصلی ما چیست ؟ این سوال به تدوین اهداف و استراتژی ها یی ختم می شود که نتیجه آن در آینده معلوم می گردد . ” پیتر دراکر “
اصطلاحات کلیدی :
– بیانیه ماموریت ( گزاره اعتقادات ) : بیان مقصود ، فلسفه ، باور و چشم انداز کار ، تنظیم سندی که فعالیت یک سازمان یا گروه را از سازمان ها و گروه های دیگر که مشابه آن هستند متمایز می نماید و طیف فعالیت ها و محصولات تولیدی آن را مشخص می نماید . این سند حاوی ارزش ها و اولویت های سازمانی است که مسیر آینده را مشخص می نماید . این سند حاوی مطالبی است که استاندارد و متفق القول بیان می گردد .
– فرصت ها و تهدیدات ( عوامل برونی ) : عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و فن آوری ، رقابتی و … که بر اثر فعالیت آنها ، منافع سازمان یا گروه دستخوش فزونی یا کاهش می گردد . این عوامل قابل کنترل سازمانی نیست و بررسی آنها زمان زیادی لازم دارد .
مثال : نگرش ضعیف مدیران به فعالیت گروه های آموزشی ” تهدید “
وجود رایانه و امکان دسترسی سریع به اطلاعات ( پدیده الکترونیکی ) ” فرصت “
– قوت ها و ضعف ها ( عوامل درونی ) : امور قابل کنترل درونی در سازمان و یا گروه که در مقایسه با سایر سازمان ها یا گروه های رقیب ، به صورت نقطه قوت و ضعف تعیین می گردند .
موجودیت سازمان یا گروه و علت وجودی و هستی آن با فهرست شدن نقاط قوت و ضعف مشخص می گردد و نه با عملکرد آن .
مثال : حضور سر گروه با سابقه ، علاقمند و متخصص ( قوت )
حجم گسترده کار و ساعت کم ( ضعف )
– اهداف بلند مدت : هدف ها تعیین کننده مسیر اصلی فعالیت ها می باشند اگر فراتر از یک سال زمانی را در بر گیرد ، هدف های آرمانی و غایی را تشکیل می دهند که بر اساس رسالت و ماموریت تدوین می گردند .
– اهداف کوتاه مدت : برای دستیابی به اهداف بلند مدت ، هدف های کوتاه مدتی برای یک سال کاری تدوین می گردند .
– سیاست : رهنمودها ، مقررات و رویه هایی که سازمان برای دستیابی به هدف ها رعایت می کنند و هنگام تصمیم گیری به عنوان رهنمود استفاده می شود .
– تحلیل استراتژی : انتخاب راه حل های مناسب با توجه به عوامل درونی و بیرونی از طریق تهیه جدول ملتریسی از عوامل درونی و بیرونی و نمودار SWOT
تهدید T=Treat فرصت o=opportunity ضعف w=weak قوت s=strong
1- جدول ماتریسی : یک جدول نه خانه ای در نظر بگیرید .
|
Strong نقاط قوت را لیست کنید |
Weak نقاط ضعف را لیست کنید |
Opportunity فرصت ها را لیست کنید |
استرتژی so |
استراتژی wo |
Treat تهدید ها |
استراتژی st |
استراتژی wt |
1. استراتژی soستراتژی تهاجمی ” Aggressiveد و به دلیل برخورداری موقعیت از نقاط قوت و فرصت ، امکان توسعه کار وجود دارد .
2. استراتژی woاسترتژی محافظه کارانه ” conservativeا علیرغم وجود ضعف در عومال درونی اما فرصت های بیرونی در اختیار می باشد که با کمک آنها به تقویت عوامل درونی باید پرداخت .
3. استراتژی stستراتژی رقابتی ” competitive زیرا علیرغم وجود تهدیدات بیرونی از قوت برخوردارند که با کمک آنها عوامل تهدید بیرونی به عنوان رقیب حذف می گردند .
4. استراتژی wtستراتژی تدافعی ” Defensiveرد زیرا هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی از چنان ضعفی برخوردارند که برای حفظ این موقعیت از این استراتژی استفاده می شود .
بدون دیدگاه