تبلیغات به عنوان یكی از مهمترین ابزارهای آمیخته بازاریابی می تواند نقش بسیار مهمی را در سیاستها و استراتژی های بازاریابی شركت از قبیل ارتباط با مشتریان، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان نسبت به شركت ایفا كند.
اشباع بازارها، تشدید رقابت، تغییر در سلیقه ها و نیازهای مشتریان، شركتهای ایرانی را با چالشهای متعددی در فعالیتهای بازرگانی و صنعتی مواجه كرده است. در این شرایط شركتهایی كه بتوانند از ابزار و امكانات در دسترس خود همانند طراحی و توسعه كالاهای جدید، تجدید ساختار كانال توزیع و ارایه محصولات با كیفیت بالا و قیمت مناسب و همچنین تبلیغات موثر به درستی استفاده كنند می توانند بر این چالشها فائق آمده و بقای مداوم خود را تضمین كنند.
تبلیغات به عنوان یكی از مهمترین ابزارهای آمیخته بازاریابی (MARKETING MIX) می تواند نقش بسیار مهمی را در سیاستها و استراتژی های بازاریابی شركت از قبیل ارتباط با مشتریان، معرفی محصولات جدید، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان و مخاطبان نسبت به شركت و آرم تجاری آن و… ایفا كند. متاسفانه به سبب فقدان ارتباط منسجم و علمی بین تحقیقات بازاریابی و صنعت تبلیغات ایران،شركتها و صنایع ایرانی نمی توانند استفاده كالا و اثربخشی از تبلیغات خود داشته باشند. از این رو این مقاله در صدد است كه یكی از نقائص تبلیغات تجاری در ایران را كه هدفگذاری تبلیغات بر پایه استراتژی های بازاریابی شركت است مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
از آنجا كه نقطه آغاز هر حركت در فعالیتهای صنعتی و تجاری تعیین اهداف است و این هدفها هستند كه مسیر فعالیتها را مشخص می كنند، این مقاله به بررسی هدفگذاری در تبلیغات بازرگانی بر پایه مدلINTEGRATED MARKETING COMMUNICATION = IMC مـی پردازد.
ارتباطات منسجم بازاریابی یكی از جدیدترین دیدگاهها و مدلها در هدفگذاری تبلیغات و ارتباطات تجاری است. این مدل نظام مند در جستجوی ارتقای اثربخشی و هـــم افزایی در فعالیتهای ارتباطی و تبلیغاتی شركتها و موسسات است. این مدل از طریق برقراری ارتباط منسجم و ساختاریافته بین عناصر آمیخته بازاریابی (قیمت، كالا، تبلیغات و توزیع) فعالیتهای تبلیغاتی شركت را به طور كامل و اثربخش در خدمت استراتژی ها و اهداف بازاریابی و فروش قرار می دهد.
در این مقاله پس از تشریح مدل ارتباطات منسجم بازاریابی و نقش آن بر هدفگذاری تبلیغات تجاری به بررسی و تبیین جایگاه این مدل در فرآیند مدیریت بازاریابی پرداخته خواهد شد. سپس به توصیف و تشریح انواع اهداف تبلیغات در مدل ارتباطات منسجم بازاریابی عوامل تاثیرگذار بر این اهداف پرداخته خواهد شد.
● تحول ارتباطات منسجم بازاریابی
در دهه های گذشته فعالیتهای تبلیغاتی شركتها تحت تاثیر رسانه هایی با دامنه پوششی وسیع همانند رادیو تلویزیون و روزنامه ها قرار داشت و از سایر عناصر آمیخته ترفیع همانند بازاریابی مستقیم و ترفیع فروش برحسب مورد به صورت اتفاقی استفاده می شد. از روابط عمومی هم فقط به عنوان ابزاری جهت تصـــــویرسازی سازمان در جامعه استفاده می شود.
بازاریابان در طراحی برنامه های ترفیعی خود با مسایل و مشكلات بسیاری مواجه هستند و مجبورند هریك از عناصر آمیخته ترفیع را به صورتی جداگانه هدفگذاری كنند، فرآیند تعیین بودجه را انجام دهند و پیامها و مخاطبان هدف را شناسایی كنند. این مسئله سبب كاهش كارایی و اثربخشی فعالیتهای ترفیعی شده بود.
در دهه ۱۹۸۰ بعضی از شركتها ضرورت ایجاد انسجام در فعالیتهای ترفیعی و تبلیغاتی را احساس و از این رو استفاده از فرایند ارتباطات منسجم بازاریابی را آغاز كردند. زیرا این فرآیند اجزای مختلف آمیخته ترفیعی شركت و سایر فعالیتهای بازاریابی كه از طریق آن با مشتریان یك شركت ارتبـاط برقرار می كند، هماهنگ می سازد.
صنعت تبلیغات به سرعت مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی را به عنوان یك مفهوم علمی و كاربردی و نه به عنوان یك پدیده زودگذر و موقت پذیرفت. واژه هایی همانند تبلیغات جدید، هماهنگی در تبلیغ و ارتباطات یكپارچه نیز به منظور توصیف و تشریح مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی نیز مورد استفاده قرار گرفتند.
یك گروه كاری از اتحادیه آژانسهای تبلیغاتی آمریكا(AAAA) یكی از نخستین تعاریف را برای ارتباطات منسجم بازاریابی به شرح زیر تدوین كردند:
ارتباطات منسجم بازاریابی یك مفهوم برنامه ریزی ارتباطات بازاریابی است كه در قالب یك برنامه جامع ارتباطی، نقشهای استراتژیك انواع ابزارهای ارتباطی همانند تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و ترفیع فروش را مورد ارزیابی قرار می دهد و این ابزارها را به منظور شفاف ساختن، تداوم و به حداكثررساندن اثر ارتباطات بازاریابی، باهم تركیب می كند.
تعریف اتحادیه آژانسهای تبلیغاتی آمریكا بر فرآیند استفاده از همه اشكال ترفیع به منظور به حداكثررساندن اثر ارتباطات تاكید می كند در حالی كه دانشمندانی همانند دان شولتز (DON SCHULTZ) معتقد است كه ارتباطات منسجم بازاریابی نقش و اهمیت فراتری نسبت به موارد فوق دارد و دربرگیرنده همه ارتباطات و تماسهای یك شركت از قبیل نام تجاری، تصویر شركت و… با مشتریان است.
بسیاری از شركتها از مفهوم گسترده ارتباطات منسجم بازاریابی به منظور هماهنگ ساختن و مدیریت برنامه های ارتباطاتی خود استفاده می كنند تا به این اطمینان برسند كه به مشتریان تصویر باثبات و موثری را از شركت و نام تجاری آن ارایه می دهند. مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی به شركتها كمك می كند كه روشهای مناسب و موثر ارتباط و تماس با مشتریان همچنین سایر ذینفعان همانند كاركنان، عرضـــــه كنندگان مواد اولیه، سرمایه گذاران و سایر موسسات مرتبط استفاده كنند.
● حركت به سوی ارتباطات منسجم
حركت به سوی ارتباطات منسجم بازاریابی به عنوان یكی از مهمترین زمینه های توسعه بازاریابی در دهه ۹۰ خوانده می شود.
تغییرات در محیط بازار همانند مشتریان، فناوری و رسانه ها نیاز به انسجام و اثربخشی فعالیتهای تبلیغاتی را بیش از پیش آشكار كرده است.
بیشتـر این تغییرات در جنبه های جمعیت شناسی، سبك زندگی و الگوی خرید، رسانه های مورد استفاده مشتریان رخ داده است به عنوان مثال: تلویزیون های كابلی و ماهواره ای و اینترنت رسانه های جدیدی هستند كه تاثیر بسیار عمده ای را در ارتباطات شركتها و موسسات با مشتریان به جای گذاشته اند.
تغییرات اخیر در فناوری اطلاعات این امكان را ایجاد كرده است كه جامعه مخاطبان به گروههای كوچكتر و متنوع تری تفكیك شده تا بتوان برای هریك از این گروهها آمیخته های بازاریابی جداگانه طراحی و تنظیم كرد.
یك دلیل عمده برای رشد اهمیت فرآیند ارتباطات منسجم بازاریابی انقلاب مداومی است كه در قوانین و قواعد بازاریابی و نقشهای سنتی آژانسهای تبلیغاتی در حال اتفاق است. تغییر در استفاده از تبلیغات مبتنی بر رسانه های فراگیر، كوچك شدن رسانه ها، تغییر در مبادله قدرت بازار، توسعه سریع بازاریابی مبتنی بر داده ها و تغییر در چگونگی استفاده از رسانه ها از جمله ویژگیهای این انقلاب است.
● اهمیت هدفگذاری
۱ – ارتباطات: اهداف مشخص در برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی (تبلیغات) هماهنگی در بین گروههای مختلف درگیر از فرایند تبلیغات را تسهیل می كند. اهداف مدون تبلیغات همه قسمتها و بخشهای شركت همانند فعالیتهای ترفیع فروش، روابط عمومی و فروش شخصی را با هم هماهنگ می سازد.
۲ – تصمیم گیری: اهداف مشخص، راهنمای مفیدی برای تصمیم گیری هستند. برنامه ریزان تبلیغات غالباً با مسائل و مشكلاتی و… درباره انتخاب پیام تبلیغ، انتخاب رسانه، تخصیص بودجه بین عناصر مختلف آمیخته ترفیع روبرو می شوند. وجود اهداف تبلیغات انتخابها را در هر یك از موارد فوق آسانتر و بهینه تر می كند.
۳ – اندازه گیری و ارزیابی نتایج: یك دلیل بسیار مهم برای تعیین اهداف تبلیغات این است كه این اهداف مبنا و معیار اندازه گیری موفقیت در برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی شركت را ارایه می دهند. بدون وجود اهداف مشخص و روشن، ارزیابی چگونگی و میزان تلاشهای شركت بسیار مشكل است.
● تحقیقات بازار
دست اندركاران تبلیغات با یك چالش عمده روبرو هستند و آن این است كه چگونه كالاها، خدمات و ایده های خود را از طریق رسانه ها به خریداران ارایه كنند. از این راه حداكثر بهره وری را از فعالیتهای تبلیغاتی و ترفیعی خود به دست آورند. برای انجام این كار، آنها باید درك مهمی از ارتباط بین محصولات و بازارها داشته باشند. برقراری ارتباط بین محصول و بازار، اصل اساسی بازاریابی و مدیریت بازاریابی است و آنها بااستفاده از ابزارهای خود می توانند به این ارتباطات دست یابند.
متاسفانه نقش و اهمیت بازاریابی در بعضی از موارد به درستی برای دست اندركاران صنعت و تجارت روشن نیست، مثلاً برای تامین مالی صنعت و خرید مواد اولیه برای تولیدات اهمیت بالایی وجود دارد اما اهمیت اینكه چه محصولاتی را مشتریان می خواهند، چگونه باید این محصولات به اطلاع مشتریان رسانده شود و چگونه این محصولات توزیع شود به خوبی تبیین نشده است.
به منظور طراحی كالا و اثربخشی برنامه ارتباطات منسجم بازاریابی ضروری است كه متصدیان تبلیغات درك صحیح و مناسبی از فرایند تحقیقات بازاریابی داشته باشند تا بتوانند با دیدی جامع از فرصتهای بازار، بازارهای هدف مناسب برای شركت، سیاستها و برنـــامه های قیمت گذاری، توزیع، طراحی و تولید محصولات این برنامه را به صورت كارا و اثربخش طراحی كنند.
هر شركتی باید توانایی تشخیص فرصتهای جدید بازار را داشته باشد. در محیط پیچیده، همواره فرصتها و تهدیدهای جدیدی وجود دارد.
تهیه اهداف تبلیغات باید برمبنای تحلیل وضعیت (تحقیق بازار از جایگاه بازار، مشتری، رقبا) و شناسایی و تعریف ویژگیهای ترفیعی كه شركت یا نام تجاری محصول با آن مواجه است صورت پذیرد. اهداف تبلیغات از اهداف و بازاریابی شركت نشات می گیرد.
اهداف و استراتژی های بازاریابی بیان كننده این است كه برنامه كلی بازاریابی شركت طی یك مدت معین به چه چیزهایی دست پیدا خواهد كرد. اهداف بازاریابی غالباً در نتایج مشخصی همانند حجم فروش، سهم بازار، سود، یا برگشت سرمایه تعریف می شود. اهداف بازاریابی مناسب و دقیق غالباً قابل كمی شدن (مثلاً افزایش ۱۰ درصد فروش محصول X در بخش مصرف كنندگان بازار در ماه ۱۲ آینده – واقع گرایانه و قابل دستیابی هستند. مثلاً بعضی از شركتها در جستجوی توسعه توزیع و فروش محصولات شان در بخشهای مختلف بازار هستند. یا بعضی از شركتها می خواهند حجم فروش محصولات خود را به مشتریان فعلی خود افزایش دهند.
به سبب اینكه تبلیغات جزیی از ابزار آمیخته بازاریابی است مدیران ارتباطات بازاریابی شركت (مدیران تبلیغات) باید برنامه بازاریابی شركت را مرور كنند و دریابند كه شركت طی برنامه بازاریابی خود می خواهد به چه چیزی دست پیدا كند. مدیران تبلیغات باید توانایی تبدیل و تفسیر اهداف بازاریابی شركت به اهداف ارتباطات و اهداف ترفیعی ویژه را داشته باشند.
●اهداف تبلیغات
●اهداف اطلاع رسانی:
▪آگاه كردن مشتری از محصول جدید؛
▪پیشنهاد استفاده جدید از محصول آگاه كردن بازار از تغییر قیمت (موارد استفاده جدید یك كالا)؛
▪آگاه كردن مشتری از قیمتهای جدید محصول؛
▪آگاهی به مشتری درباره طرزكار محصول؛
▪توصیف و تشریح خدمات موجود برای محصول؛
▪تصحیح برداشتهای غلط مشتریان؛
▪كاهش ترس مشتریان؛
▪ایجاد تصویر مناسب برای شركت.
● اهداف ترغیب مشتریان:
▪ایجاد ترجیحات نسبت به محصولات و خدمات شركت در نزد مشتریان؛
▪تشویق و ترغیب مشتری برای خرید محصولات شركت به جای رقبا؛
▪تغییر و تصحیح ادراك مشتری نسبت به ویژگیهای محصول؛
▪تشویق مشتری برای اتخاذ تصمیمات فوری در خرید محصول؛
▪تشویق مشتری برای برقراری تماس تلفنی با بخش فروش و بازاریابی شركت. اهداف یادآوری:
▪یادآوری كردن به مشتری نسبت به آنكه ممكن است محصول و خدمات در آینده موردنیاز باشد؛
▪یادآوری كردن به مشتری نسبت به اینكه محصولات و خدمات را باید از كجا خریداری كند؛
▪یادآوری كردن محصول در ذهن مشتری در زمانی كه محصول خارج از فصل استفاده باشد؛
▪حفظ ونگهداری جایگاه محصول در ذهن مشتری.
بدون دیدگاه